آن روز
جهان
از جنون من
سبک می شود...

-ملکوت سکوت-



پ.ن : خسته آمده ام خانه.
صدایم گرفته است..
تب هم دارم انگار.
لینک بلاگی را می بینم که
دست نوشته های استاد است
یکی از آدم های نازنین زندگی ام که
حالا خیلی وقت است نبود صدایش و نگاهش
بازیگر زندان هایم شده است
می بینم به این جا لینک داده..
هیچ وقت هم نگفته بود به من که اینجا را دیده حتی.
یا می بیند..
چقدر این محبت های بی جیغ و داد
و عزیزم های بدون تعارف های معمول و مبتذل
به دل می نشیند..چقدر برای استاد دلم تنگ شده..

این را هم گذاشته است گواه...

پ.ن : دل را به غیر زلف پریشان که می برد؟

انما ولیکم الله و رسوله
و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة
و یؤتون الزکاة
و هم راکعون..



عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست...

پ.ن : زکاتم ده که مسکین و فقیرم!

تشنه ی یک صحبت طولانی ام...

به من گوش کن..
بازی از نیمه گذشته
اما هنوز
آغاز نگشته است

-در ملکوت سکوت-



پ.ن : این وصله ها به ماه نمی چسبد!

پ.ن : اینکه امام حسین (ع) می گویند که
الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم
یعنی مردم بیچاره ی عزت و خفت دنیا هستند
می میرند برای آنکه عزیز داشته شوند
تا راحت بخورند و بریزند و بپاشند..
از آن طرف برای جلوگیری از خفت هر کاری می کنند
اگر لازم باشد خدا را هم -نعوذ بالله- به خیال خود
دور می زنند..
باید عزیز باشند و راحت..غرق در نعمت
گوشه ی دنیایشان که سابیده شود
امام که سهل است ، بی خیال خدا می شوند..

نظام جمهوری اسلامی هم دقیقا همین حکم را دارد
برای آنها که می فهمند ، عطیه ی الهی است دست ما
پاک ترین و زلال ترین خون ها به پایش ریخته تا
قد بکشد و بزرگ شود...تا روز به روز چشم دنیاپرستان را
تیره و تار تر کند..
فارغ از هر بحث ظاهرا سیاسی ، هر کس به این انقلاب
پشت کند و برود پی زندگی اش
هم در این دنیا ذلیل می شود و هم در آن دنیا.

و تو امسال دوباره زودتر از بهار و بیشتر از گل
می آیی..
بخشنده ی معصوم من ..