یا مقلب القلوب و الابصار..

ثبت قلوبنا علی دینک ..



بهار را دنبال می کنم

به دست های تو می رسم ...

-سید حسن حسینی-

پ.ن :

بهار را به -همه پرسی- گذاشتند..
از دست رفت!


بسم الله النور ..

الحمدلله الذی هو بالعزّ مذکور
و بالفخر مشهور
و علی السراء و الضراء مشکور


پ.ن : میان این همه دل شکستگی
دلم به نگاه تو خوش است..
و به لحظه ای که شاید باز
دوباره سراغ دلبستگی هایم را بگیری
و با محبت معصوم تاریخی ات
مرا از خودم نجات دهی..

اگر همه هم انکارم کنند
من به آیه های دست تو ایمان آورده ام
و به گرمی مهربانی مادرانه ات.
و دلی که چند قرن است
پشتیبان نسل مجنون من است..

به وفای تو که بر تربت حافظ باز آ

کز جهان می شد و در آرزوی روی تو بود .. .

امید قد تو می داشتم ز بخت بلند
نسیم زلف تو می خواستم ز عمر دراز  .. .


پ.ن :
به اینجایش که میرسم دوام نمی آورد چشم هایم.
و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل
ربنا .. تقبل منا .. انک انت السمیع العلیم.
ربنا وجعلنا مسلمین لک
و من ذریتا امة مسلمة لک
و ارنا مناسکنا و تب علینا
انک انت التواب الرحیم . ..

مدام در خاطرم می آید که ابراهیم
مامور به ساختن کعبه می شود
درست پس از آنکه به دست خویش
زیباترین بت زندگی اش را
شکسته است...

و اذ قال ابراهیم ربه : اسلم ..
قال :
اسلمت لرب العالمین ..

پ.ن : کلمات روی قلبم مثل تکه های
آتش اند گاهی..
نه می توانم بر زمین گذارم
و نه می توانم حرارتش را فرو بنشانم .

خوب فهمیده ام که در همهمه ی این همه
ناچیزی و مسکینی مطلق در من
این آتش بزرگترین سرمایه ی زندگی ام است.
این -میراث جنون- که :

دل خوشم با این همه زیرا که میراث جنون
نسل اندر نسل از آبا و اجدادم رسید..

حالا تو باز به فکر جشنواره ی مهندس باشد
که چطور جفت پا
از روی آتش ها بپری ...

السلام علیک حین تقوم ..

وقتی عطش طعم تو را
با اشک هایم می چشید ..



پ.ن : شاید این بهار دلش را به تو بسپارد..
بنفسی انت من مغیب لم یخل منا ..

اللهم عجل لویک الفرج
و العافیة و النصر
وجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
و المستشهدین بین یدیه ..


السلام علیک یابن رسول الله
السلام علیک یابن امیرالمومنین
السلام علیک یابن فاطمة الزهراء


لیت شعری این استقرت بک النوی..

بیا و به این بهار های بی تو
پایان بده ..