آشیان مرغ دل زلف پریشان تو باد



پ.ن : حاج آقا همیشه در سجده ی آخر نمازش می خواند
یا خیر المسوولین و یا خیر المعطین
ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک
انک ذو الفضل العظیم..

و من سطرهای دعای شریف ابوحمزه ثمالی و کلمات
نورانی دعای عرفه برایم مجسم می شود..
و یادم می آید که یک روز تا به امروز
گرسنه نبوده ام..و تشنه نبوده ام..
و خوابم مختل نشده ..
و همیشه مراقبم بوده اند
که نه جسمم و نه روحم آزار ببیند..
و همه و همه
وسیله بوده اند
تا تو روزی ام بدهی ...

هذا الذی رزقنا من قبل ...

پ.ن :
این بار چندمی است که قرآن را باز می کنم
و چشمم به آن آیه ی شریفه می افتد..
و بعد همچنان ادامه می دهم..
تا به آیات آتشین سوره ی طه می رسم
و دلم پر می زند ..

ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته
زان سان که ماهی را بود دریا و طوفان جان فزا..

نظرات 3 + ارسال نظر
MR یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:20 ب.ظ

هلا که می رسدت مژدۀ "انااخترتک"
هزار تیر بلایت به جور می آید.
برون برو ز تعلق که وادی قدس است.
طهارتی که پگاهش سرور میآید.

میلاد دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.zamaneh.blogfa.com

سلام.

http://rajanews.com/Detail.asp?id=115185

کبریایی چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ق.ظ http://kebria136.blogfa.com

سلام وب زیبایی داری ممنونم
منم وبلاگی دارم خوشحال میشم سربزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد