این روزها
اسفندیار تبلیغ لنز می کند و
دهقان توس
به برگه های جریمه نگاه می کند و
محمود غزنوی
با بنزی سیاه می گذرد
از چراغ قرمز
اگر دماوندی که قصه از آنجا آغاز شد
همین دماوند است
پس رستم کجاست ؟
گرد آفرید کو ؟
من که در این خیابان ها
جز سودابه هیچ نمی بینم
ـ آقا لطفا فندک تان ...
می خواهم پر سیمرغ را آتش بزنم !
علیرضا قزوه
آلودگی دستان وقاحت ، ستارگان کاغذی را باز
به یغمای چرکین خاطرات و انزوای آسمانی همیشه ام
برده است!
آنقدر پیر و فراموشکار شده ام که نمی دانم در این
انبوه محبت! کدام واقعی است و کدام خیال.
هر چه هست در پستوی یاد ها ، به هنگامه ی تردید
به این رویای کثیف ادامه می دهد که هاااااای!
تعریف از خود نباشد!
به کلاغ های مزرعه حسودی ام می شود!
هیچ چیز جز -بودن- برایشان مهم نیست!
به بازار پرنده فروشان رفتم
و پرنده ای خریدم
برای تو
برای تو، عشق من!
به بازار گلفروشها رفتم
و برایت گل خریدم
برای تو ، عشق من !
به بازار آهنفروشان رفتم
و زنجیری خریدم
گرانترینشان را
برای تو، عشق من !
به بازار برده فروشان رفتم
و تو را جستم
اما
نیافتمت
عشق من !
Je suis allé au marché aux oiseaux
Et j'ai acheté des oiseaux
Pour toi
Mon amour
Je suis allé au marché aux fleurs
Et j'ai acheté des fleurs
Pour toi
Mon amour
Je suis allé au marché à la ferraille
Et j'ai acheté des chaînes
De lourdes chaînes
Pour toi
Mon amour
Et je suis allé au marché aux esclaves
Et je t'ai cherchée
Mais je ne t'ai pas trouvée
Mon amour
PreJacques vert
ای ماجرای آبی پرواز تا خدا !
ای انتهای مرز تمام گذشته ام!
ای بی ریاترین نفس پاک یــاس ها
با نام تو کتاب وفا را نوشته ام!
در زیر دانه های قشنگ تگرگ عشق
من بودم و خیال تو و یک سبد بهار
بی تو غروب واژه ی رویا همیشگی ست
بی تو تمام ترانه های محبت غریبه اند..
برگرد !
دل آلاله ها هنوز
در آرزوی لحظه ی دیدار مانده است
چشمان صد هزار شقایق به یاد تو!
تا صبحگاه عاطفه بیدار مانده است
برگرد و باز ترجمه کن انتظار را
برگرد و داستان دلم را مرور کن
دستی به صورت آن روزهای ناز
تکرار کن برای -غزل- بهــار را....
پ.ن : اگر او برود من نیز دیگر طاقت ماندن ندارم...
تنها دل خوشی روزهایم...
قسم خورده ام بدون او
حتی یک لحظه چشمم به آجرهای قرمز
این دانشکده نیافتد!
جدایی هارون و موسی را خدا هم دلش نیامد
که بنویسد!
از- تنهایی- غصه نمی خورم که خودخواهی است
اما نمی دانم این بغض چرا تمام نمی شود...