اللهم انی اسألک توفیق طاعتک..و بعد معصیتک.. 



اینطور نبود که مردم فرزند پیغمبرشان را نشناسند..نه ..
او را می شناختند. اما حرف هایش را نمی فهمیدند..دغدغه هایش را.
اصلا جهان بینی او را قبول نداشتند...
قبل از اینکه از او فاصله بگیرند از خدای او فاصله گرفته بودند.
منطق امامشان را درک نمی کردند..
که - لا یمسّه الا المطهرون-

این مردم گیج..و به دنیا دل بسته..
که الدین لعق علی السنتهم..
دین بازیچه ی زبانشان شده..
فرق بین علی بن ابی طالب (روحی له الفداء) با معاویة بن ابی سفیان
را نمی فهمیدند..اصلا همانقدر برایشان
علی صحابه بود که معاویه!
همانقدر قرآن خواندن علی را باور می کردند که معاویه را ..
با همان شک پشت سر علی نماز می خواندند که
پشت سر معاویه..
حالا تو فرض کن..حسن بن علی .. بیاید و مقابل معاویه بجنگد..
مردم فرق پدرش را که ولی و وصی رسول خدا بود
و بارها پیامبر او را برادر خود نامیده بود.. (به اقرار احادیث اهل سنت)
با معاویه نمی فهمیدند..
حالا بیایند و پسر او را یاری کنند که با معاویه بجنگد؟
نه..
حتی اگر جنگی میشد..معاویه می توانست قیام حسن بن علی را
شورش و خروج از حاکم نمایش دهد و خون امام مظلوم ما
را پایمال کند..
این طور است که گاهی صبر ..از هر جنگی سخت تر است..

پ.ن ۱ :برایت خوانده بودم که هیچ پیغمبری از مردمش اجر رسالت طلب نکرد.
جز رسول اکرم (ص)..که اجری نخواست الا مودة فی القربی !

مودة در لغت نه فقط یعنی محبت..بلکه یعنی محبتی که اظهار شود..
 محبتی که آشکارا باشد..
عشقی که رسوا شود..

-اینکه شب میلاد امام حسن مجتبی (روحی له الفداء)
شاعران می روند خدمت امام خامنه ای
خیلی خوش سلیقه گی است-

نظرات 13 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:49 ق.ظ

حاجی امروز عزیزی میگفتن شهید کسی است که وقتی همه شک میکنن اون به راهش ایمان داره.
با اندوه لحظه ای به یادم اومد
که نوشته ای ازتون خونده بودم با مضمون اینکه دیگه خاکستری معنی نداره راه باید مشخص باشه
اون لحظه به قدری برام یقین انگیز بود که همه تردید ها رو باطل کرد

‌BH جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 ب.ظ

ما جویای سعادتیم با خامنه ای
پیرو خط ولایتیم با خامنه ای

به دشمن کور دل بگویید که ما
تا پای شهادتیم با خامنه ای..

(انشاءالله)

حامد.ع جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ب.ظ

این آهنگ دوبس دوبس چیه گذاشتی؟
کجای دنیایی تحجر؟ یه ایمیل بزن دلم برات تنگ شده اخوی!

MB شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ق.ظ

سلام حامد جان!

می بینم که به راه راست هدایت شدی و سراغ
رفقای متحجرت رو میگیری :دی

آقا میای به ما تیکه هات رو میندازی بعد میگی ایمیل بزن؟ :دی

حامد.ع شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ق.ظ

سلام
باز دوباره جو گیر شدی و فکر کردی راهت از ما راست تره؟
نتیجه این تحجری که برات آرزو شده رو تو خاطرات سال 67 من می تونی بخونی.
بابا من هم به تو هم به اون یکی قلت - قل بر وزن بستنی 2 قلو- ای میل زدم، توفیق نداشتید بگیرید ظاهرا.
فکر کردم دینتون کامل شده که بی معرفت شدید که با دیدن وبلاگ خیالم راحت شد!

Enkratic شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:29 ب.ظ

کجا ایمیل زدی آخه؟ .. کجا؟ :دی

حامد.ع یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 ق.ظ

26/07/2010
00:46
فدراسیون به شدت دنبالت بود مارادونا، دیگه این اواخر گفتم یا مصدوم شده یا لژیونر!

MB یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ق.ظ

حامد جان جرات داری این ایمیلی که بهت دیروز زدم رو جواب بده :دی

حامد.ع یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:14 ق.ظ

به کجا ایمیل زدی MB، من ایمیل نگرفتما!؟

[ بدون نام ] یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ

نمی خوام غلط املایی بگیرم ولی فکر کنم امام حسن مجتبی رو اشتباه نوشتین

[ بدون نام ] یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:45 ب.ظ

به گمانم علی بن ابی طالب رو هم ...

فاطمه چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ

سلام ... خوب هستید؟ .. نمی دانم من را به خاطر دارید یا نه .. سال های دور گاهی براتون کامنت میگذاشتم! ... امروز بعد از مدت ها باز بلاگتون را پیدا کردم ... البته وقتی داشتم ایمیل های میل باکسم را سر و سامان می دادم !!

هنوز این پست تون و نوشته هاتون را نخواندم ..

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ

salam
dishab bargh raft vsate ehia!
goshim ro bardashtam chnta d\dokme ke roshan she
sheare weblogeton amad
haji doamon ke kardin?

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد