همه دانند که سودا زده ی دل شده را
چاره صبر است ولیکن چه کند ..قادر نیست ..
والعصر..
به همین دیروز بعد از ظهر قسم ..
که تمام ترسم این است که
همین طور .. به همین وضع
که قدمی در راه خدا برنداشته ام
عمرم تمام شود.
تو راست می گویی..
من اینجا چه کار می کنم ..
گذشته ام را به قطعنامه بسته اند
و من باید به خاطر مصلحت
لبخندهای ضخیم بزنم..
می دانی
من تمام چند سال و چند ماه و چند روز
ایران نبودنم را ..
در همین -معیشة ضنکا- که قرآن
برای اهل آتش گفته ..
خلاصه می کنم.
لعنت به روزگار من
که دیگر
به لبخندهای تو ربطی ندارد .
اینجا جای جالبیه..
سلام
.اگه محصل هستی توصیه میکنم حتما به اولین انجمن تخصصی درسی ایران یه سری بزنی و از مزایای اون استفاده کنی.
آه...ای مرکز عشق !
من به چشمان پر از جاذبه ات محتاجم...
ترس من هم همیشه همینه، همیشه
به فدایت سر و جانم که به هر درد دوایی ..
http://www.soog.ir/sound/fakhri/fakhri6.wma
دل بستن چه آسونه
ولی دل کندن عاشق مثل دل کندن از جونه
میان کوچه
به هنگام خوردن سیلی
یا علی گفتم............
Salam,
aghaye bazargan, ye soal daram rahat miporsam, shoma ham rahat javab bedin ya nadin!
soal ine: kasani mesle shoma ke ke vabastegi ziad be mamlekateshun va khanevadashun va ashnayane ba arzesheshun daran va az doorishun mimirano zende mishan, baraye chi be kharej az keshvar miran?
alhamdolellah alan daneshgaho emkanat dar iran hast,
chi hast oon taraf ke arzeshe in zajr ha ro dare?
ya chi gharare ba in dardha be dast biad?
paydar bashid,
اجازه بدید فعلا جواب ندهم..
بعضی راه ها هست که باید تا مقصد بروی
تا بفهمی که اشتباه نکرده ای.
فعلا هیچ نشانی دستم نیست..
سلام
هم دردم اما....
التماس دعا