چون سیل به دریای تو آرام گرفتیم...
پ.ن : غرّی غیری..
برو دیگری را فریب ده!
علی را نمی توانی فریب دهی!
..
پ.ن : دوره ، دوره ی لیلی است و .. شاهدان عینی!
از همان دوره ها که سید در وصفش می گوید :
صف آرایی لشکر عاشقی
به فرمانده هان هوس می رسد..
پ.ن : به قول سعدی :
دل شوریده ی ما .. عالم اندیشه ی ماست!
و میراث پرواز و اوج عقاب
به بال علیل مگس می رسد
...
..
اگر چند قحط گل است و نسیم
به لب گرچه مشکل نفس می رسد
فراونی است و فراوانی است !!
به هر مرغ چندین قفس می رسد ...
دل را ز خود برکندهام با چیز دیگر زندهام
عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیدهام
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیدهام
چون سیل به دریای تو آرام گرفتیم...
ساکنان دریا پس از مدتی، دیگر صدای امواج را نمی شنوند، چه تلخ است قصه ی عادت!
عسس جای فریادرس می رسد!
مرقومه ای است خدمت حضرت مستطاب MB
در کامنت دانی وادی ماتم زده ما!