دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد..



پ.ن : انگار مدتی وحی نازل نشده بود
و وجود پیامبر را غرق در نگرانی و اضطراب کرده بود
بعد جبرئیل می آید که :
والضحی
قسم به خورشید روشنای روز
و الیل اذا سجی
و قسم به شب آن زمان که آرام می گیرد
ما ودعک ربک و ما قلی
که پروردگارت نور وحی را از تو قطع نکرده
و تو را از مقام بلند و مرتبه ی رفیعت پایین نیاورده..
 و للآخرة خیر لک من الاولی
و دنیای آخرت برای تو بهتر و بالاتر است
و لسوف یعطیک ربک فترضی
و به زودی خداوند آنچه که بر آن راضی شوی به تو می بخشد

و بعد دیگر حرف های عاشقانه است که :

الم یجدک یتیما فآوا
و وجدک عائلا فاغنی..
فاما الیتیم فلا تقهر
و اما السائل فلا تنهر
و اما بنعمت ربک فحدث..


~ ...

نظرات 1 + ارسال نظر
... سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:26 ق.ظ

بعضی از ما و از جمله خودم معتقدیم قرآن به تک تک ما حرف های خصوصی خدا با خودمونو در گوشی می گه... گاهی فکر می کنم این یکی از لذت بخش ترین احساسای عالمو بهمون هدیه می ده... این که فقط قرآن بخونیم... و با ما و فقط ما حرف بزنه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد