گلبن عیش می دمد ، ساقی گلعذار کو
باد بهار می وزد ، باده ی خوشگوار کو

هر گل نو ز گلرخی یاد همی دهد ولی
گوش سخن شنو کجا..دیده ی اعتبار کو

حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
دست زدم به خون دل...بهر خدا نگار کو



اللهم انی اسالک موجبات رحمتک..
و عزائم مغفرتک..

یا مقلب القلوب !

پ.ن : تا آخرین دقیقه منتظر می مانم
اگر چه چند روزی بیش نمانده
ولی هنوز امیدوارم..
هر چند از خود نا امیدم..