چهره ی خندان شمع ، آفت پروانه شد...



پ.ن : رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می کشد هر جا که خاطر خواه اوست..

می دانم که جز با دست تو
و دعای نورانی ات
بر طرف نمی شدم..
ولی تو بزرگ تر از هر چه منت ای
..
اما من هنوز چشم دارم
به دست های عزیزت
و کلمات مقدسی که
قرار است همراهم باشند..

بخشنده ی معصوم..
منتظرم..