ساکت نشسته بوداما همیشه حضور داشتآخر دستم رفت روی ماشهکشتم اشآرزویی را که سال های سالبی گناه مانده بود..
واقعا حیرت آور نوشتی...
چه بگویم که ناگفتنش بهتر است....
برسد به دست دو پست پایین تر !ااین غزل ابتدایش آن جا رویید!شاید خدا بخواهد و حکمش" فقط "شودفرض تمام مساله هایت غلط شود!برهان خلف، مخالف راه ما رود....یک روز، نقطه های کوچک دیروز ،خط شودگاهی اگر سری به سنگ خورَد ،دل غمین شودباید دلت به سنگ دل خورَد و غم سرت شود!.
قشنگ بود.یه کم ثقیل بود اما ایده داشت
حیف که ظرف حوصله ی حرف های زنانه بچه گانه ام پر شدهاین شعربافی های مشمئز کننده را نیز هم
check fetros.
کامنت قبلی به خاطر یک سو تفاهم بوداگر کسی رو به خاطر اون رنجیده خاطر کردممعذرت می خوام
یعنی اینا در حد نفر تی تیه ها :دی
واقعا حیرت آور نوشتی...
چه بگویم که ناگفتنش بهتر است....
برسد به دست دو پست پایین تر !ااین غزل ابتدایش آن جا رویید!
شاید خدا بخواهد و حکمش" فقط "شود
فرض تمام مساله هایت غلط شود!
برهان خلف، مخالف راه ما رود....
یک روز، نقطه های کوچک دیروز ،خط شود
گاهی اگر سری به سنگ خورَد ،دل غمین شود
باید دلت به سنگ دل خورَد و غم سرت شود!
.
قشنگ بود.
یه کم ثقیل بود اما ایده داشت
حیف که ظرف حوصله ی حرف های زنانه بچه گانه ام پر شده
این شعربافی های مشمئز کننده را نیز هم
check fetros.
کامنت قبلی به خاطر یک سو تفاهم بود
اگر کسی رو به خاطر اون رنجیده خاطر کردم
معذرت می خوام
یعنی اینا در حد نفر تی تیه ها :دی