دیدی چه آوردی ای دوست ، از دست دل بر سر من ..

نظرات 9 + ارسال نظر
maflook چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ق.ظ

salam:D
mohamad az vaghti oomadi iran kam peida shodi:p
man har rooz miam inja vali daste khaali barmigardam:p

4 shanbe چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:16 ب.ظ

age umade iran chera ma nemibinimesh?ma ham ke iranim!

Zdk.eghlima.zdb.sadat... چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:00 ب.ظ

Manam ba maflook movafegham!

MB چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:36 ب.ظ

علتش ساده اس...از روزی که اومدم
تا امروز سرگرم کارهای نظام وظیفه بودم!

1. با هومن رفته بودیم دکتر بزرگمهری رو ببینیم
درست مثل 4 سال قبل.

2. چیزهای عجیبی می بینم.
وزیر کار را در دستشویی...دکتر وطنی را در
دفتر کارش.

3. شکست هم گاهی خیلی خوب است.

س چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ب.ظ

شانس آوردی تازه که پروندت گم نشده بود :دی

MB پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

اتفاقا گم شده بود و منم مجبور شدم
بین اون همه پرونده بگردم.

البته خیلی خوب بود . همه از رفقا بودن :دی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:50 ق.ظ

پرونده که مهم نیست، خودت گم نشی..

یه دوست پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:02 ب.ظ

دکتر بزرگمهری خوب بودند؟
سلام ما را هم می رساندید

آسد مصطفی شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:25 ق.ظ

ای خدا بگم این دوستارو چی کار کنه! .... :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد