خوش است خلوت اگر یار ، یار من باشد
نه من بسوزم و او
شمع انجمن باشد..
پ.ن :
شاید دو سالی میگذره که شبی به این قشنگی
نداشته ام..
از خدا ممنونم و عذرخواهم به خاطر تمام تقصیر ها ..
حالا خوب یادگرفته ام که ناخوشی های وطن را
چگونه با خوشرویی هضم کنم و از ویتامین های ناراحتی
برای سلامتی روح استفاده کنم.

امشب سه تایی . بی حمید و وحید ، نشسته بودیم ..
توی همین اتاق .
چقدر خاطره و داستان داشتیم از گذشته هایی
که می دانستیم دلمان برایشان تنگ شده است.
جای حمید و وحید خالی است.
 

پ.ن : الحمدلله الذی نور وجه حبیبه..

چقدر گاهی «شکست» خوب است.

نظرات 2 + ارسال نظر
Enkratic جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:14 ق.ظ

ز هجرانت هزار اندیشه دیرم ...

vb جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:53 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد