نظرات 3 + ارسال نظر
MB پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:46 ب.ظ

۱... نازک آرای تن ساقه گلی ..

۲.. حواسم به مهتاب نبود
دیشب ماه رو به قبله بود
و نماز من
از هر وقتی شکسته تر بود..

۳.. مهتاب دیدنش کافی نیست
باید با سلانه ی علیزاده بشنوی اش .

صدایش را
وقتی دیگر جایی برای ذخیره ی درد ها نداری..

باید می فهمیدم که خاطراتم را که دزد برد
باید روزی روزهایم را هم باد می برد و
شب هایم را ت و ...

از زندگی خسته ام
اما هنوز همانم که بودم
با این تفاوت که دیگر رازی ندارم
که دلگرمی چشمان جسورم باشد و
دلخوش کنم به نگاه های کنجکاو اطرافم..

۴... کم سو شده اند
چشمانم
فکر هایم
نوشته هایم...

س پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:15 ب.ظ

چرا روزه ی سکوتت سه خطه؟

هومن جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:51 ق.ظ

بابا عجب صفحه خالی پر معنایی ! :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد