تا انتشار صبح...
بی خواب
و
بی تحمل!
یا صبر کن
یا بی درنگ و
بی پروا
نام شگفت خود را
از بوسه ام بپرس!

پ.ن : آدم های اطرافم با دندون های سفیدشون
به بخت سیاهم می خندن!

پ.ن : هیچی بدتر از این نیست که بفهمی لکنت زبان
داشتی و خودت نمیدانستی..آنهم برای ۴ -۵ - یا ۶ سال!

پ.ن : هم چنان معتقدم آدمیزاد فیل نیست که
زنده و مرده اش فرقی نداشته باشد!
هر چند واقعا اینجا بین زنده و مرده ی من
فرق بیولوژیکی آنچنانی وجود ندارد!

پ.ن : من کاشف اسامی ذاتم!
نظرات 5 + ارسال نظر
س(سادات) سه‌شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ق.ظ

نرگس سه‌شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:54 ب.ظ

نمی خواین برای ایام فاطمیه یه آهنگ خوشگل بذارین؟

هومن چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ق.ظ http://aaftab.blogfa.com

عکس پایین از چپ:
حمید-وحید-محمد
البته از رو عینک خیلی تشخیص سخت بود خدایی :دی

Enkratic چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:58 ق.ظ

به هومن :
محمد. حمید. وحید!
( هر سه تاش رو غلط گفتی حاجی ... )

هومن چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:02 ب.ظ

عجب اشتباهی کردما :دی
نوک زبونم بودا :دی
ایشالا دفعه بعدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد