انقلاب بیش از هرچیز برای ما
یک ابتلای الهی و یک آزمایش تاریخی و اجتماعی است و
در جریان این ابتلا باید رنج، محرومیت، مصایب و ناملایمات را با آغوش باز بپذیریم
و در برابر آشوبها و فتنه‌ها با خلوص و شهامت بایستیم...

شهید محمد جهان آرا



پرنده نیست- آفتاب
بر بامت می نشیند-اما
تو به سایه می گریزی
و آفتاب که پرنده نیست
از خانه ات پرواز می کند...

پ.ن : تو که نمی دانی!
من هم شهید شده ام!
در جبهه ی جبروت مادرانه ات!
و قبلم هر روز و هر شب
جز با نجوای کودکانه ای
تفحص نمی شود...

تو که نمی دانی!
هر چند که می بینی!
و به ظاهر می گریزی
و از باطن نمی هراسی
...

نظرات 16 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ق.ظ

کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده​تر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بی​نوایی
در آن بحرید کاین عالم کف او است
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورت​های عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
دلم کف کرد کاین نقش سخن شد
بهل نقش و به دل رو گر ز مایی
برآ ای شمس تبریزی ز مشرق
که اصل اصل اصل هر ضیایی

عمو برهان چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:10 ب.ظ http://amooghasem.blogspot.com

سلام محمد جان!‌ من حس کردم باید بهت سر بزنم و کمی نگات کنم... به خاطر همین اومدم اینجا... در پناه خدا باشی...

س چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:56 ب.ظ

آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست پس برادر

خوبم ، برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره ی

رنج.صبور ترین انسانها باشی

-شهیــــد سید مرتضی آوینی

س چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:56 ب.ظ

می روم این عطش عشق خرابم کرده
چشمه اینجا و این خاک جوابم کرده
پشت این همهمه ها دشت سکوتی هم هست
پشت این خاک زمینی ملکوتی هم هست
عاشقان یکسره رفتند ولی ما ماندیم
مثل یک لنگ که از قافله ها جا ماندیم
اه شرمنده ام ای دوست دستم خالیست
درد من درد غریبی ی شکسته بالیست

خرچنگ زاده پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:14 ب.ظ

کو آن انقلاب که بیش از هرچیز برای ما یک ابتلای الهی و آزمایش تاریخی بود؟ کو محمد؟ کو آن جریان که برایش باید رنج ها و مصایب و نا ملایمات را با آغوش باز می پذیرفتیم؟ کجاست محمد؟ کجایند آن جهان آراها که نامشان که نه ٬ گفتارشان که نه ٬‌وعده های دروغینشان که نه ٬‌عوام فریبی هایشان که نه ٬‌رفتار صادقانه و پاکشان ٬ اخلاص در گفتار و نیاتشان یک ایران را که یک جهان را آراست... کجاست محمد؟
آی این ممد نبودی ببینی چقدر این روزها شنیدنش به دل می نشیند محمد...

MB پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ب.ظ

اگه تو فکر می کنی نیست...
خیلی عقب افتادی ...


اون زمان هم این حرفا رو میزدن!
برو روزنامه های حتی زمان جنگ رو بخون!
مگه همین جهان آرا ها رو به خشونت و تندروی متهم نکردند؟
اتفاقا اونام می گفتن که دفاع از وطن خوبه
اما به دست آدمای موجه!!!!

خرچنگ زاده پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:32 ب.ظ http://kharchangzade.blogfa.com

حرف من این نیست.البته حرف من شاید همان باشه که تو تصور می کنی. حرف من اینه که شک دارم این انقلاب همانی باشد که به خاطرش جهان آراها انواع رنج ها و محرومیت ها و مصایب و ناملایمات را با آغوش باز پذیرفتند.
حرف من دفاع از وطن و موجه بودن افراد نیست. من نه تنها در موجه بودن افراد امروزی شک دارم که شک دارم بر اینکه آیا اصلا و ذاتا هدفشان دفاع از میهن و اسلام است یا که نه. شک من نه تنها در موجه بودن یا نبودن افراد است که در اصل کلمه " دفاع " هم مشکوک ام. حال چه از روی نیت باشد چه از روی کوته فکری افراد نا موجه.
و شاید تو در مورد تمام شک های من راست گفته باشی: " اگه تو فکر می کنی نیست...
خیلی عقب افتادی ..."

JaSa پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:26 ب.ظ

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث

حافظ

MB پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:09 ب.ظ

به هاتف :

شک بعضی وقت ها خوبه
مخصوصا وقتی در مورد -خود-باشه!
شک به بقیه زیاد کار سختی نیست!

به جاسا :

می بینم بنزین گرون شده دادت در اومده
نذار بگم که ... :دی

راستی می خواستم بگم بعضی نظراتت در بلاگ خودت
شبیه ستون نقد و نظر روزنامه های عصر تیرکمون مگسیه!

حامد.ع پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:17 ب.ظ

خرچنگ زاده جان!
ببخش اگر پا برهنه میام وسط دعوا!
اما شما درست تر میگی!منم خوب می فهمم چی می گی.
اعتنایی به حکم تکفیر MB و بقیه هم نکن هرچند که از محمد تا ممد راهی نیست.
اما نکتش این جاست که اون "ما" یی که در جمله "ممد" جهان آرا اومده ُمال اهل یقینه. دخلی به من و تو نداره...

Enkratic پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:39 ب.ظ

به هاتف :

1) این خوبه که آدم هر لحظه خودش را چک کنه ببینه چقدر با چیزهایی که درسته ( یا فکر می کرده درسته) فاصله داره ..
2) این خوبه که آدم ها رو از رو حق بشناسی نه حق رو از آدم ها ..
3) این خوبه که هنوز اینقدر روحیه ی انقلابی تو این دوستان ما مونده که حتی انقلاب اسلامی رو هم انقلابی نمی دونن!.
4) اما این بده که تو زمان بعد از پیغمبر بگی این امام معجزه نداره پس اسلام بی اسلام!. انقلاب بی انقلاب. دستمون به قرآن که می رسه .. حق همینه!. نه برادر .. اینطوری نیست .. بیرون گود وایسادن خیلی ساده س .. خیلی .. جهان آرا نیست ، درست .. همت نیست، درست .. چمران رفت، درست .. اما من تو همین جمهوری اسلامی آدمهایی رو دیدم که نفسشون پاکه .. هنوز که هنوزه دلشون برا امام و انقلاب می تپه .. تند قضاوت نکن اخوی .. خیلی باید دقیق تر باشی!

س پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:08 ب.ظ

به هیچکس!

برخی میخواهند بشریت را عوض کنند.دریغا که هیچکس در

این اندیشه نیست که خود را عوض کند!



-ت>لستوی

ح ر پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:20 ب.ظ

بهاران، از کجاست که روحﹺ روییدن و سبز شدن ناگاه در تن خاکﹺ مرده پیدا می​آید؟ و از کجاست که روحﹺ شکفتن ناگاه از تنﹺ چوب خشک چندین برگ​های سبز و شکوفه​های سفید و آبی و زرد و سرخ بر​می​آورد؟
بهاران رازدار رستاخیز پس از مرگ است و قبرستان​ها مزارعی هستند که در آنها بذر مردگان افشانده​اند و جسم تا نمیرد، کجا رستاخیز پذیرد؟
این بار انقلاب ربیع و انقلاب صیام به هم بر افتاده​اند تا آن یکی هسته​ی جسم را بشکافد و این یکی هسته​ی جان را، و زندگان از بطن مردگان سر بر​آورند.
با بهاران روزی نو می​رسد و ما همچنان چشم به راهﹺ روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده​اند، آیا وقت آن نرسیده​است که مسیحای موعود سر رسد؟ وَیُحْیِی الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا...

MB پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:29 ب.ظ

به انکراتیک :

مرامی دمت گرم...اینجا از ذوق به عرش رفتیم
(اتاق ۳۴۰!)

به حامد :

ما مخلصیم...چه بزنی چه نزنی :دی

JaSa جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:19 ق.ظ

من که ماشین ندارم که بخوام غصه گرون شدن بنزین رو بخورم. اصلا بشه لیتری ۲۰۰۰ تومن، به شرطی که درآمدش به همه برسه قبل از اینکه تورمش همه رو خفه کنه!

نظرات من اصولا انقدر عمیق هستند که انسان های سطحی نگر توان درک آنها را ندارند و برای توجیه کندی خودشان صورت مسئله را پاک می کنند. آن ضرب المثل می گفت "مرد دانا با انگشت به ماه اشاره می کرد و مرد احمق نوک انشگت را نگاه می کرد"! (خنده بدجنسی! :دی)

[ بدون نام ] شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:56 ق.ظ

قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد