پ مثل پلیکان...

رفتی مرا تنها
به دست غم رها کردی
به جان من خطا کردی
مرا دیگر نبینی...

پیدا شدی باز هم
تو در جام شراب من
از این حال خراب من
بگو دیگر چه خواهی...

اشکی که ریزد ز دیده ی من
آهی که خیزد ز سینه ی من
رنگ تمنا ندارد
رنگ تمنا ندارد

تو آن گل مریم سپیدی
بی تو دلم شوری و امیدی
دیگر به دنیا ندارد
دیگر به دنیا ندارد
...



پ.ن : من با ماه قهرم...

« آنچه هستی ، هدیه ی خدا به تو است
و آنچه می شوی ، هدیه ی تو به خدا است
پس بی نظیر باش*»

*...نه...خودت باش!

پ.ن : الهم انی اشکو الیک ...

یاد قبل ها به خیر که
- نهانت نظری با من دلسوخته بود-
این روزها که نهان و آشکار
همین تنهایی ۱۲ متری است
که قد می کشد و بزرگ می شود...
و نیشخندهای موزون
بر بی تفاوتی هایم پرداخت می شود

تازه می فهمم پابلو نرودا آن روزها چه می گفت که :
هوا را از من بگیر
خنده ات را نه !

نظرات 6 + ارسال نظر
MB چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:53 ق.ظ

م مثل ...

پ.ن : این هم ماه نیست
خورشید است
خودم میدانم!

مریم چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 ق.ظ http://marmary.blogsky.com

عمر من چون گذرد مهر تو آغاز شود گل مریم چون رسد فصل خزان باز شود...
شروع مریم با اندوه بود...

نرگس چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:55 ب.ظ

مثل همیشه
وقتی میخونم زنده میشم
زنده باشی..................

رهگذر چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ

زهره هم این روزها با ماه قهره...

MB چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ب.ظ

یا زهرا !
زهره دیگه کیه؟؟؟ :دی

رهگذر پنج‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:25 ب.ظ

نام دیگر Venus
سیاره زهره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد