چند قطعه برای نشنیدن!

¤ 
خبر تازه ای که نیست
می خانه ها شلوغ است و
عاشقان ، شناسنامه به دست
به مقابل نشسته اند!
و هیچ میز خالی
بدون وقت  ازلی
پیدا نمی شود!

خبر تازه ای که نیست...

¤
آن شیر ژیان ! قصه ی ما
پدرش سلطان بود
مادرش روباه است!

¤
یاد اوون روزا به خیر !
یاد اوون وقتی که حتی
سینوس زاویه ی فکر تو هم
-گاه گاهی-
بیشتر از یک می شد!