به جای همه گل ها ، تو بخند...



من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی است...

نظرات 3 + ارسال نظر
دفتر عشق شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:41 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

گمشده ام ، در یک قفس سرخ ،در یک باغ پر از گلهای سرخ محبت و عشق...
گمشده ام ، در قلب یک عاشق ، در قلب یک مجنون ....
گمشده ام ، در یک آغوش گرم ، در دشت پر از آرزو و امید ...
گمشده ام ، در کنار دریا ، لحظه غروب خورشید ، درون دستهای گرم یک معشوق....
گمشده ام ، در کوهستان و صحرا ، در آسمان و این دنیا!
من یک گمشده پر آوازه ام ، یک گمشده در دنیای قلبها!
سلام. خوبی؟ وب لاگ زیبایی داری.خوشحال میشم به دفتر عشق هم بیای. شاد باشی. یا حق

خرچنگ زاده شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:44 ب.ظ

عکسش چقدر آشناست! دی:

Bdel دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:04 ب.ظ

هوالله.
...
که مهر ِ دوست، اسباب ِ نجات است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد