eee? manam
پس من چی وحید؟؟؟؟
به نظر من وبلاگ نویسی کار بی فایده یی است و هدر دادن وقت و انرژی است.تاحالا شده فکر کنی که چرا وبلاگ می نویسی؟
هومن تو فعلا بیا..در موردش حرف می زنیم: دی
عمریست تا من در طلب هر روز گامی میزنمدست شفاعت هر زمان در نیکنامی می زنمهر چند آن آرام دل دانم نبخشد کام دلنقش خیالی می کشمفال دوامی می زنمدانم سر آرد غصه را رنگین بر آرد قصه رااین آه خون افشان که منهر صبح و شامی می زنم...
پنجره بودن عنایتی است از او....
آقا این قضیه 30M و سند که گفتی دامن از کف من ربودو من یادم رفت یک چیزهایی را بهت بگم و یک عکس همآورده بودم که بهت نشون بدم. بعدا انشاالله.
بس که زود خداحافظی می کنی!:دیمیدونستم یادت میره
محمد همون چیزایی که قبل از یک کلاس زبان اتفاق افتاد؟؟؟اون شب تنها شب زندگیم بود که اصلا خوابم نبرد.....
فراموشی؟!آره! زیاد.پیر شدم ننه جون!
مشت سکوتم به دهان می خوردواژه به دیوار زبان می خورداز ستم مردم بی آبروهمچو منی غصه نان می خوردپیر شدم لیک غمی مار دوشمغز مرا مثل جوان می خورد ..................... (سید حسن حسینی)چقدر دلم برای "در ملکوت سکوت" شده ، نمی دانم به کی غرض دادمش ...وبلاگ خوبی دارید ، یک بار دیگر هم آمده بودم !!! صبر کن یادم بیاید
eee? manam
پس من چی وحید؟؟؟؟
به نظر من وبلاگ نویسی کار بی فایده یی است و هدر دادن
وقت و انرژی است.تاحالا شده فکر کنی که چرا وبلاگ می نویسی؟
هومن تو فعلا بیا..در موردش حرف می زنیم: دی
عمریست تا من در طلب هر روز گامی میزنم
دست شفاعت هر زمان
در نیکنامی می زنم
هر چند آن آرام دل دانم نبخشد کام دل
نقش خیالی می کشم
فال دوامی می زنم
دانم سر آرد غصه را
رنگین بر آرد قصه را
این آه خون افشان که من
هر صبح و شامی می زنم...
پنجره بودن عنایتی است از او....
آقا این قضیه 30M و سند که گفتی دامن از کف من ربود
و من یادم رفت یک چیزهایی را بهت بگم و یک عکس هم
آورده بودم که بهت نشون بدم. بعدا انشاالله.
بس که زود خداحافظی می کنی!:دی
میدونستم یادت میره
محمد همون چیزایی که قبل از یک کلاس زبان اتفاق افتاد؟؟؟
اون شب تنها شب زندگیم بود که اصلا خوابم نبرد.....
فراموشی؟!
آره! زیاد.
پیر شدم ننه جون!
مشت سکوتم به دهان می خورد
واژه به دیوار زبان می خورد
از ستم مردم بی آبرو
همچو منی غصه نان می خورد
پیر شدم لیک غمی مار دوش
مغز مرا مثل جوان می خورد ..................... (سید حسن حسینی)
چقدر دلم برای "در ملکوت سکوت" شده ، نمی دانم به کی غرض دادمش ...
وبلاگ خوبی دارید ، یک بار دیگر هم آمده بودم !!! صبر کن یادم بیاید