به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است.

حرف هایم مثل یک تکه چمن روشن بود:

من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد.

و به آنان گفتم:سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز  زیوری نیست به اندام کلنگ.

در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند.
پی گوهر باشید.
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید.
                                                         سهراب سپهری

نظرات 2 + ارسال نظر
بی بی پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.planner.blogsky.com

اااااا ...
همین الانی پست اش کردین ..
داغ داغ تازه از تنور در امده :)

سرمه پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:08 ب.ظ

پرده را برداریم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد