دیگر چه فرقی میکند؟
من و بهــار خیلی وقت است یکدیگر را فراموش کرده ایم...
انتظار خزان به امید بهاری دیگر
و بهاری دیر...
نظرات 14 + ارسال نظر
یه همکلاسی شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ

منو ببخش. نمی خواستم ناراحت بشی. ولی چرا... باید ناراحت میشدی تا بفهمی احمقانه حرف زدن لایق تو نیست...
امیدوارم بفهمی که تو رو مثل همه ی آدمای روی زمین دوست دارم. می دونی! همه ی آدمای دنیا لایق احترامن... چه احمق باشن و چه مثل تو آخر آی کیو... لطفا بعد از این با نگاه های عجیب و غریب نگو که ازم متنفری. من هم مثل همه ی آدمای دنیا لایق عشق و احترام هستم. درست مثل یه جلبک فراموش شده ی ته اقیانوس... متشکرم.

MB شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:17 ب.ظ

یا قمر بنی هاشم!

MB شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ب.ظ

باید اعتراف کنم هیچ حدسی ندارم برای نگارنده ی این اراجیف!
بزرگترین نمود حماقت در چیدن کلمات کنار یکدیگر است!
و گاهی حماقت بزرگتر نمایش در خیمه شب بازی های تکراری و بی دردسر است!
و بحمدال.. از هریک بهره ای بس وافر برده اید!

کدام خانه مرا با سلام می خواند؟ یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:57 ق.ظ http://afterhello.persianblog.com

سلام و همیشه در سلام / چه بسا مسیرهای پر پیچ و خمی که طی می شوند ، غافل از اینکه هنر مهربان بودن تنها چیزی است که این دنیای غمگین نیازمند است / دوست عزیز "کدام خانه مرا با سلام می خواند؟" به روز شد / همیشه سلامت باشید / ارادتمند: بعد از سلام چه می گویید؟ / نازلی /

نگاه آسمان یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:40 ب.ظ http://www.negaheaseman.persianblog.com

چرا ؟ شما را که نمی دونم ولی بهار هیچ وقت فراموشکار نیست . به بهار فکر کنید

MB یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:23 ب.ظ

بهار خیلی وقت است که فکر خویش است
و من سال هاست که از خویش رمیده ام...

prince یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:51 ب.ظ http://creeep.persianblog.com

محمد عزیز آنقدر ردپایت را در نوشته هایم گذاشته ام که هرکس می خواند تنها می پرسد محمد کیست و من تنها جواب میدهم نو بادی چون تعریفی برایت نیست.مخلصات

[ بدون نام ] دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:45 ب.ظ

هه هه هه ..
گل بود و به سبزه نیز آرارسته شد.جناب مهندس خودشون کم قربون خودشون می رفتن رفقام اضافه شدن :))

م.د دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:12 ب.ظ

جناب بی اسم!! اگه آقای مهندس بر فرض محال قربون خودشون میرن شما که دو تا مشکل اساسی تر دارین نه ادب دارین نه جرات!

MB دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:23 ب.ظ

با تشکر از م.د
اما خودم نیز فکر میکنم متاسفانه تا حدی این انتقاد صحیح است.
من واقعا این جا از هیچ دوستی جز جسارت و تهمت خیری ندیدم چه برسد که به سبزه هم آراسته شوم!
----
به قول یک دوست دوست داشتتنی:
من عضو حزبی هستم که شعار اصلی آن ،این است:
همه مهربونن!
و هیچ کس را به سبب دوستی(ولو احمقانه و بی دلیل!)
از خود طرد نمیکنم.
من حتی نسبت به افرادی که مطمئنم به هر دلیل از من متنفرند لحظه ای این حس را فراموش نکردم و با یقین می گویم که آنچه برخی را آزار میدهد اخلاق خودشان است و گرنه من به جد پیرو مکتب:
love toward all,malice toward none
هستم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:41 ق.ظ

حالا نمیشد عقاید مکتبت رو فارسی عرضه بفرمایی؟
دیگه اینکه این روح بزرگت همه رو کشته!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:40 ب.ظ

قومی به جد وجهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می کنند

MB سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:52 ب.ظ

من از آنچه بر زبان می آوری بهترم و از آنچه در دل داری کمترم!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:26 ب.ظ

حالا نه اینکه جایزه پولیتزر برده!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد